چکیده
دین اسلام و قوانین اجتماعی آن همگی مظهر رحمت الهی برای بندگان می باشد. اما مخالفان ، خواهان این هستند که نشان دهند اسلام دین خشونت است و پیامبر (ص) با خشونت، دین را بر مردم عرضه نموده است.
انسان همچون دیگر موجودات از سیستم دفع و جذب برخوردار است . در انسان غیر از سیستم دفع و جذب طبیعی، سیستم دفع و جذب در چهارچوب اختیار وجود دارد که تحت مدیریت حیات قدرت و علم ، عمل می کند. تفاوت نگرش به جایگاه است که سبب شده عده ای به قوانین اجتماعی و جزایی، شبهاتی وارد کنند.
پژوهشگر در این تحقیق سعی کرده است ضمن مفهوم شناسی واژه خشونت و تبیین اقسام و جایگاه آن از دیدگاه اسلام و قرآن به بررسی شبهات مطرح شده از جانب اسلام ستیزان بپردازد.
مجموعه قوانین اجتماعی و جزایی اسلام همانند حقوق زنان ، امر به معروف و نهی از منکر ، قصاص ، سنگسار ، حد لواط و همجنس گرایی ، حد سرقت و .... ، جهاد در اسلام ، پرداخت جزیه توسط اقلیت های مذهبی ، رفتار و سیره پیامبر (ص) با یهودیان و برخورد برخی از مسلمانان تندرو از جمله اتهاماتی است که اسلام ستیزان به دین اسلام نسبت داده اند.
لذا با استفاده از آیات قرآن کریم ، روایات اهل بیت (ع) و دیدگاه بزرگان دینی به بررسی این اتهامات پرداخته و ضمن تبیین فلسفه وجودی این قوانین در اسلام ، این نتیجه حاصل شده که این گونه مجازاتها جهت حفظ و امنیت زندگی اجتماعی و جامعه ضروری است و نمی توان آنها را خشونت تلقی کرد ، زیرا مجازاتهای اسلامی خود برای مهار خشونت و ظلم تشریع شده اند.
کلید واژه ها : رفع اتهام ، خشونت ، خشونت طلبی ، اسلام و قرآن ، جهاد ، اقلیتهای مذهبی
فهرست مطالب
فصل اول :کلیات4
فرضیه های تحقیق ...................................................................................................................................................................................... 8
واژه های مترادف خشونت در قرآن15
فصل دوم : جایگاه و اقسام قاطعیت و موجبات خشونت از منظر اسلام و قرآن26
بخش اول : جایگاه و اقسام قاطعیت از منظر قرآن27
الف ) جایگاه قاطعیت از منظر قرآن27
ب ) اقسام قاطعیت از منظر قرآن31
1 – قاطعیت و سخت گیری طبق قانون31
3 - قاطعیت در برابر حاکمان زورگو و ظالم32
4 - قاطعیت علیه خائنان و فتنهگران33
5 _ قاطعیت در دفاع از مسائل اجتماعی34
بخش دوم : موجبات خشونت از منظر قرآن35
2 - تعرض به مسلمانان و ادامهی جنگ:36
5 - قتل انسان ها بویژه انبیاء و اولیاء39
6 - کفر و شرک ورزی به آیات خدا:42
فصل سوم :اتهام به خشونت طلبی با تمسک به احکام اجتماعی و جزایی در اسلام و قرآن و نقد آن46
اهداف احکام اجتماعی - جزایی در اسلام48
الف ) اجرای عدالت و اقامه قسط49
هـ ) بازدارندگی عمومی و خصوصی53
نشوز از دیدگاه مفسران و فقیهان63
ب)امر به معروف و نهی از منکر69
شبهات وارد شده به امر به معروف70
1- قصاص76
ب) قصاص: انتقام جویی و قساوت79
د) عفو و زندانی کردن قاتلان به جای قصاص81
آثار روحی و روانی بر مرد و زن90
برهم خوردن تدبیر و نظم در زندگی خانوادگی و اجتماعی90
کیفرلـواط94
کیفرسرقت99
کیفر ارتداد104
حکم مرتد در ادیان الاهى و مذاهب اسلامى108
بازداری از انتخاب کورکورانه113
فصل چهارم :اتهام به خشونت طلبی با تمسک به جهاد و وجود مقررات خاص نسبت به اقلیت ها و نقد آن115
1 - جهاد با نفس (جهاد اکبر)118
2 - جهاد نظامی ( جهاد اصغر )119
1 – حق خدا تنها حق اصیل و ذاتی در عالم121
2 - دفاع از حقوق انسانی انسانها122
1 ) دفع فتنه و جلوگیری از فساد123
2) رهائی از ظلم و ستم و حمایت از مظلومان125
بررسی آیات جهاد در پاسخ از شبهه افکنان127
کشتن مشرکان و بت پرستان در هر جا127
محاصره ، دستگیری و کشتن مشرکان129
مجهز و مسلح شدن به پیشرفته ترین نیروهاى نظامى133
تشویق مسلمانان به جنگ و جهاد134
بخش دوم:اقلیت های غیر حاکم در جامعه اسلامی138
تحلیلی بر عبارت « وَ هُمْ صاغِرُون»143
1 - تأمین هزینه حمایت از ذمیان144
2 - عوض عدم مشارکت اهل ذمه در جهاد145
5 - آشنایی ذمیان با دین اسلام146
3 – آزادی های اجتماعی و سیاسی149
خوشرفتاری مسلمانان با اقلیت های مذهبی در بیان قرآن و سیره اهل بیت (ع) ...................................................................152
فصل پنجم:اتهام به خشونت طلبی با تمسک به سیره و رفتار پیامبر (ص) و عملکرد بعضی از مسلمانان و نقد آن154
بخش اول: سیره و رفتار پیامبر اکرم (ص)155
اتهامات معاندان به پیامبر اکرم (ص)158
نگرشی به خصایص و ویژگی های قوم یهود158
د ) تکذیب رسالت انبیاء و کشتن پیامبران الهی163
علل جنگهای پیامبر (ص) با یهودیان164
1 – ایجاد ناامنی و فتنه بین مسلمانان165
2 – یاری کردن مخالفان از نظر نظامی و اقتصادی166
3 - شکستن پیمان و نقشه قتل پیامبر(ص)166
4 – توبیخ یهودیان تازه مسلمان167
5 – ایجاد اختلاف و تفرقه بین دو قبیله اوس و خزرج167
7- شبیخون یهودیان به مسلمانان168
8 - اقدامات یهودیان مصداق محاربه169
دستور قتل برخی از یهودیان توسط پیامبر (ص)170
ابو رافع، سلام بن ابی الحقیق174
یسیر بن رزام (اسیر بن رزام)174
بخش دوم: عملکرد بعضی از مسلمانان تندرو177
شاخصههای گروه های سلفی تکفیری179
2. کشتن اهل اسلام و آسیب زدن به افراد بیگناه179
3. حرکت تصاعدی در تکفیر دیگران180
دیدگاه قرآن درباره ترور وکشتن انسانهای بیگناه180
مقدمه
از آغاز زندگی بشر تاکنون بر روی زمین ، همیشه افرادی بوده اند که به دلایلی بر وسوسه های شیطانی و خواهش های نفسانی خود لبیک گفته ، بر افراد مظلوم ظلم کرده ، حقوق مستضعفان را پایمال ، پرده های عفت را دریده و دست به هر جنایتی می زنند. لذا خداوند رحیم و مهربان برای جلوگیری از گسترش فساد در زندگی اجتماعی و جامعه ، مجموعه ای از قوانین و مقررات را در همه شریعت های آسمانی توسط پیامبران خود وضع نموده تا اگر کسی خطایی از او سر زد توسط این قوانین مجازات گردد.
در دین مبین اسلام نیز که دین رحمت و پیام آور صلح و صفاست خداوند برای افرادی که از انسانیت خود شرم نمی کنند و به هر جنایتی از قبیل قتل ، زنا، لواط ، سرقت ، ظلم ، بی عدالتی و ... دست می زنند مجازاتهایی جعل کرده و برای تحقق صلح ، عدالت و امنیت درجامعه و از بین بردن ریشه های ظلم ، تبعیض و بی عدالتی تلاش کرده و می کند.
اسلام به عنوان آیینی که برای سعادت و بهروزی بشر برنامه و سیاست مدونی را عرضه کرده در جهت ایجاد یک جامعه ایده آل ، راهکارهای مناسبی ارائه کرده است تا حکومت مبتنی بر تعالیم اسلامی بتواند به تکلیف خویش در ایجاد صلح ،عدالت و امنیت ، برای همه شهروندان عمل کرده و با مجازات اخلال کنندگان در امنیت عمومی ، بستر رشد و تعالی انسان را که در جامعه امن امکان پذیر است ، فراهم کند. به این ترتیب در اسلام، سیاست کیفری سخت گیرانه ای نسبت به اخلال کنندگان در امنیت عمومی شهروندان جامعه اسلامی ترسیم شده است.
اما امروزه بدلیل برخی غرض ورزی ها ودشمنی ها وکینه ها توسط رسانه های غربی که مورد حمایت گروههای ضداسلامی می باشند اتهامات و شبهاتی بر تمامیت دین و مکتب اسلام و احکام اسلامی وارده شده است.
تمام این رسانه ها سعی دارند بشریت را با استفاده از ابزار تاثیر گزار رسانه ای نظیر اینترنت، ماهواره، رادیو و مجلات خبری، روح و عقل انسانها را با دروغ و مطالب کذب، الوده کنند و انها را ازمسیر الهی که خداوند وانبیاء و اولیا ء صدیق واندیشمندان خرداندیش برای بشریت بوجود اوردند منحرف کنند .
این افراد با وسایل ارتباط جمعی در کوششی هماهنگ، دائما اسلام را با عبارات منفی و پیوسته با عناصر نامطلوب نمایش می دهند و توانسته اند نگاه بقیه و به خصوص جوامع غربی وحتی جوامع شرقی را نسبت به اسلام و قرآن در جهت منفی تغییر دهند. و با عناوین مختلف سعی می کنند با ساختن شبهات غیر منطقی ، علیه فلسفه ومبانی اسلام واحکام اسلامی ویا استفاده کردن از روایت جعلی وضعیف تاریخی، ذهن جوانان مسلمان بخصوص کشور جمهوری اسلامی ایران را نسبت به اسلام و احکام آن منفی سازند . البته بیشترین ادعاهای انها در مورد اسلام، خشن بودن وضد انسانی بودن احکام وقوانین اسلامی است .
این اسلام ستیزان و معاندان تصویری از اسلام ارائه می دهند که دارای این مولفه هاست:
1 – اسلام دینی کهنه و وحشی است و از سایر ادیان الهی مجزا می باشد.
2 – اسلام با عنوان جهاد ، با زور و شمشیر در جهان گسترش پیدا کرده است.
3 – احکام اجتماعی و جزایی که در اسلام وجود دارد خشونت آمیز است و عامل ترویج خشونت طلبی می باشد.
4 – مسلمانان با اقلیت های غیر حاکم در جامعه اسلامی برخورد مناسب نداشته و نسبت به انها قوانین و احکام خشونت آمیزی اجرا می نمایند.
5 – پیامبر مسلمانان خود خشونت طلب بوده و دستور قتل بزرگان و قبیله های یهودی را صادر کرده در نتیجه او یک تروریست بوده است.
6 – مسلمانان امروزه در دنیای کنونی همگی تروریست می باشند و در جای جای دنیا مردم بی گناه را قتل و عام می نمایند.
در پی این شبهه افکنی ها درباره اسلام و قرآن، بعضی جوانان نا اگاه بمحض دیدن آن شبهات به دلیل ساده باور بودن و عدم اطلاعات کافی انها را باور می کنند و بعضا درصدد برمی ایند آن شبهات را به هرشکلی مطرح نمایند. اما این معاندان باید بدانند که دین اسلام، دین برهان است که می توان براساس دلایل محکم و منطقی و دیدگاه خرداندیشانه به شبهاتی که اسلام ستیزان وسکولارها وروشنفکران غرب زده مطرح می کنند پاسخ داد.
ما نیز در این نوشتار در حد توان تلاش نموده ایم پاسخ پرسشهای فوق را تحت عنوان «بررسی اتهام خشونت طلبی به اسلام و قرآن» تبیین نماییم .
در فصل های این پژوهش کوشیده ایم با شیوه ای استدلال گونه و منطقی به بررسی موضوع پرداخته و در آن از اندیشه ها و دیدگاه های گوناگون مذاهب اسلامی استفاده و در این راه از کتاب خدا و سنت پیامبر او (ص) ره بجوییم و الهام بگیریم .
صل اول
بخش اول : کلیات تحقیق
بخش دوم : مفهوم شناسی
بخش اول : کلیات تحقیق
در چندین دهه گذشته به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی و گسترش روز افزون اسلام در اقصی نقاط جهان و اسلام آوردن خیل کثیری از مردم به این دین الهی و آسمانی ، دشمنان و اسلام ستیزان که تاب تحمل پیشرفت و گسترش اسلام و قرآن را نداشته و نمی توانستند ببینند که در جای جای این کره خاکی مردم دسته دسته و گروه گروه به این آیین الهی رو می اورند ، جهت جلوگیری از این کار به روش های مختلف و بیشتر از طریق رسانه های مجازی به توطئه ها و نیرنگ هایی دست زدند. از جمله این حیله ها مطرح کردن شبهات و پرسش هایی در رابطه با برخی از قوانین کیفری و جزایی و جهاد در دین اسلام و قرآن و سیره و رفتار پیامبر اکرم (ص) است که با بیان نمودن این شبهات و اتهام خشونت آمیز بودن این قوانین در اسلام و قرآن نه تنها ذهن جوانان بی خرد و ناآگاه را نسبت به اسلام و قرآن مخدوش نمودند بلکه بواسطه بیان این شبهات و اتهامات ، عقل و خرد برخی از روشنفکران نیز از کف نموده و به اسلام ستیزان لبیک گفته اند.
در پی شبه افکنی ها و نقد و انتقاد اسلام ستیزان و تأثیر آن بر اذهان عمومی مردم به خصوص جوانان ناآگاه ، لیکن اهمیت و ضرورت این موضوع آشکار می گردد که با استنباط و استخراج فلسفه مجازاتها و قوانین کیفری و جزایی و جهاد و ... از طریق منابع اسلامی ، بتوانیم پاسخی منطقی در حل این شبهات مطرح و در بر طرف کردن اتهامات وارده به اسلام و قرآن تلاش نماییم و با تبیین دیدگاه حقیقی اسلام پیرامون خشونت ، جهت آگاهی جوانان عزیز قدمی هر چند ناچیز در این راستا برداریم.
اساس و پایه همه شریعتهای الهی، بر دوستی و مهربانی ، رحمت و مدارا استوار شده است . پیامبران الهی ، همیشه و همه گاه بر آن بوده اند که رحمت و مهربانی و مهرورزی را در میان مردم بگسترانند و صلح و صفا و صمیمیت و آرامش را در جامعه های انسانی پایدار سازند .
در آموزهای اسلام مسلمانان از خشونت مطلقاً و بویژه در روابط اجتماعی به هر شکلی منع و به رحمت ، عفو و گذشت و مدارا دعوت شده اند .
افزون بر همه اینها، از منظر اسلام و قرآن، هستی بر محور رحمت و بخشایش و مهربانی استوار است و خداوند ، رحمان و رحیم است و رحمت او بر دیگر صفاتش پیشی دارد. آموزه های دین نیز ، مظهر رحمت الهی اند و صددرصد انسانی و به سود انسان و همه موجودات و مایه سعادت و آرامش و نیک بختی آنان می باشد . با این همه ، نظام سلطه جهانی وبویژه جهان غرب و ایادی آنان در داخل و خارج، با همه توان تلاش کرده و سعی دارند از اسلام چهره ای خشن و ستیزه جو ترسیم کنند . چهره ای که در آن، انسان دوستی ، مدارا، صلح و صفا جایی ندارد . امروزه دشمنان دین اسلام در رسانه های جمعی و گروهی به ویژه در دنیای مجازی روی این مقوله متمرکز شده و احکام اسلامی را خشن و مسلمانان را خشونت طلب معرفی میکنند. گسترش سریع اسلام در جهان و گرایش ملت ها به این دین از یک سو و سیاست های استکبار جهانی علیه اسلام و مسلمانان ، عدم معرفی ابعاد و جامعیت اسلام از جانب اسلام شناسان ، چالش ها و نزاع های سیاسی، عقیدتی و اجتماعی و عملکرد برخی از مسلمانان تندرو از سوی دیگر باعث شده که دین ستیزان ، اسلام را دین خشونت و قرآن را مشتمل بر آموزه های خشونت پروری و مسلمانان را خشونت گرا معرفی کرده و به القای ده ها شبهه در این زمینه بپردازند. خشونت انگاران آیین مقدس اسلام با تقریرات مختلف به اثبات مدعای خود دست می زنند . برخی گوهر دین را بستر خشونت توصیف می کنند، گروهی احکام اجتماعی و جزایی اسلام را خاستگاه رشد و نمو خشونت تلقی می نمایند ، گروهی دیگر سیره و رفتار پیامبر اکرم (ص) با یهودیان مدینه و کشورگشایی و فتوحات اسلامی را دست آویز قرار داده و اسلام را متهم به خشونت کرده اند . و برخی هم وجود قوانین خاص علیه اقلیت ها و شاخه های غیر حاکم درون خود اسلام را از مصادیق خشونت طلبی و خشونت پروری اسلام می دانند .
اینان با مشاهده بخشی از احکام جزایی، اجتماعی و قوانین کیفری اسلام همانند جهاد ، قصاص، حدّ، جزیّه و ... از آنجا که به فلسفه و حکمت آن پی نبرده اند ، در صدد حمله به این احکام برآمده و معتقدند اینگونه احکام دارای خشونت بوده و با حقوق مسلّم بشر سازگاری ندارد .
در این پژوهش این سوال مهم مطرح است: دینی همچون دین اسلام که خود را کامل و پایان بخش ادیان الهی می داند و در برخی از آیات کتاب آسمانی خود- قرآن- پیامبرش را پیامبر رحمت برای همه جهانیان معرفی و مسلمانان را به رحمت، عفو و گذشت و مدارا دعوت می نماید ، آیا می تواند دینی خشونت طلب و خشونت پرور باشد و خشونت را به پیروان خود به عنوان روش معرفی کند ؟
پژوهش گر در این نوشتار ضمن بیان ماهیت و ابعاد خشونت از منظر اسلام و قرآن سعی بر آن دارد که شبهات و اتهامات بی پایه و اساسی که دین ستیزان می کوشند تا براندام لطیف اسلام و قرآن بپوشند را مورد بررسی و نقد قرار دهند تا دشمنان و دین ستیزان و همه معاندان بدانند که این جامه ی ناساز و ناپاک بر قامت سرفراز آیین محمدی راست نیاید.
سؤال اصلی تحقیق:
اتهامات مطروحه خشونت طلبی به اسلام و قرآن از طرف معاندان بویژه نظام سلطه و جهان غرب و ایادی آنان کدامند و پاسخ از آنها چیست ؟
سؤال های فرعی تحقیق:
1- جایگاه و اقسام خشونت از منظر قرآن کدام است ؟
2- علل و موجبات خشونت از منظر قرآن کدامند ؟
3 - احکام اجتماعی و جزایی اسلام مانند قوانین مربوط به زنان، امر به معروف و نهی از منکر ، حد ، قصاص و ... چگونه می توانند از مصادیق خشونت طلبی اسلام و قرآن به شمار آید؟ پاسخ از آنها چیست؟
4 - چگونه جهاد در فرهنگ اسلام و قرآن و وجود مقررات خاص نسبت به اقلیت ها در جوامع اسلامی می تواند نماد خشونت طلبی باشد وچه نقدی برآن وارد است ؟پاسخ از آنها چیست؟
5 - بر چه مبنا و اساسی سیره و رفتار پیامبر با دشمنان و دستور قتل برخی از یهودیان و همچنین عملکرد برخی از مسلمانان تندرو مانند وهابی ها، طالبان و ... را می توان از مصادیق خشونت طلبی اسلام و قرآن بیان کرد؟ ادلّه ردّ این توهمات کدام است ؟
2 – جعل احکام اجتماعی و جزایی و کیفری با هدف جلوگیری از ناهنجاری ها و حاکمیت عدالت و تأمین مصالح فردی و عمومی به وجود آمده است.
3 – احکام دفاعی اسلام رهیافت عقل و شرع است و آنچه که در اسلام مشروعیت دارد جهت دفاع از جان ، مال و تجاوز بیگانگان تشریع شده است.
4 – پیمان شکنی یهودیان و مبارزه آنان علیه اسلام مهمترین عامل برخورد پیامبر (ص) با یهودیان می باشد.
تحقیق حاضر به لحاظ اهمیت موضوع محل بحث ، دستیابی به هدفهای ارزشمندی را مورد نظر دارد که هر یک به تنهایی درخور توجه و دقت فراوان است.
برخی از هدفهای کلی این تلاش علمی به شرح ذیل است:
1 – رسیدن به پاسخ های منطقی نسبت به شبهات و اتهامات مطرح شده درباره خشونت آمیز بودن قوانین و دستورات اسلام و قرآن
2 – اثبات فلسفه وجود احکام اجتماعی و جزایی و برنامه هایی از قبیل جهاد ، جزیه و ... در اسلام
3 – بررسی ، جمع بندی و نقد تلاشهای شبهه افکنان در زمینه مورد بحث و ارائه پاسخ های مستند با ایات قرآن ، روایات اهل بیت (ع) و اندیشه های بزرگان دینی .
4 – هموار ساختن مسیر آگاهی جوانان مسلمانان نسبت به احکام و قوانین و دستورات اسلام و قرآن
شبهات مربوط به خشونت آمیز بودن اسلام و قرآن ، مربوط به سالهای اخیر می باشد به همین خاطر این موضوع پیشینیه طولانی نخواهد داشت. در سال های اخیر به خصوص در دهه هشتاد و نود شمسی که دشمنان اسلام این شبهات را مطرح نمودند برخی از محققان و دوستداران اسلام و قرآن در این زمینه تحقیقات و تألیفاتی را از خود به جای گذاشته اند. از جمله می توان به کتاب « اسلام و خشونت » حسن تربتی نژاد اشاره کرد که ضمن بیان مفهوم خشونت، به برخی از شبهات مطرح شده با استفاده از ایات و روایات به طور خیلی خلاصه پاسخ داده اند. از جمله کتابهای دیگری که در این زمینه تألیف یافته کتاب « تحلیل مسأله خشونت از دیدگاه اسلام » نوشته هادی قطبی است که در آن ضمن اشاره به کلیاتی پیرامون بحث خشونت ، به مسأله جهاد از دیدگاه شهید مطهری پرداخته شده است. همچنین در این زمینه می توان به کتاب « اسلام و خشونت با نگاهی به پدیده تکفیر » نوشته حسین احمد الخشن اشاره نمود . وی در این کتاب ضمن بیان خاستگاه و ویژگی های تکفیری ها به مسأله خشونت تکفیری ها اشاره مختصری نموده است.
در این زمینه پایان نامه هایی نیز از جانب برخی از دانشجویان صورت پذیرفته است. . به عنوان نمونه می توان به پایان نامه « خشونت از دیدگاه قرآن و حدیث » نوشته یحیی سالاری ، « خشونت و مدارا در اسلام » نوشته مریم عابدی ، « مدارا و خشونت در قرآن و اناجیل » نوشته پروین رضا پور اشاره کرد که بیشتر این پایان نامه ها به جایگاه خشونت و مدارا در اسلام و قرآن پرداخته و آنرا با ادیان دیگر مقایسه نموده اند و بحثی از شبهات مطرح شده از جانب معاندان در آنها دیده نمی شود.
همچنین در سال های اخیر مقالات فراوانی در رابطه با قوانین کیفری اسلام و خشونت نوشته شده که به صورت جسته و گریخته به برخی از این احکام کیفری اشاره شده است. از جمله این مقالات می توان به موارد ذیل اشاره نمود: «ماهیت و ابعاد خشونت در چشم انداز قرآن » نوشته سید حسن هاشمی ، «خشونت ، احکام اسلامی و کنوانسیون های بین المللی » نوشته مسعود راعی ، «معنا شناسی خشونت » نوشته محمد رضا هزاوه ای ، « عقلانیت احکام جزایی اسلام از نگاه شهید مطهری » نوشته محمد صادق مزینانی ، «کرامت انسانی و خشونت در اسلام » نوشته علی اکبر علیخانی ، « خشونت علیه زنان از منظر تفاسیر قرآنی» نوشته ریحانه سادات رئیس الساداتی .
مطالبی نیز در پاسخ به این شبهات در سایتها بیان شده است که فقط اشاره به برخی از اتهامات مطرح شده دارد. باید اذعان کرد در این زمینه کتاب و پایان نامه و مقاله ای که در برگیرنده تمام شبهات و اتهامات وارده به دین اسلام و قرآن در باب خشونت آمیز بودن آن مطرح شده وجود ندارد و اگر مطلبی ارائه شده به صورت پراکنده به برخی از این مسائل اشاره شده است.
شیوه کار در این تحقیق به طور عمده روش توصیفی تحلیلی و از نوع کتابخانه ای است و از پایان نامه های مشابه ، مجلات و مقاله های مرتبط ، پایگاه های اینترنتی و سایت های مختلف ، نرم افزارهای قرآنی و دیدگاه صاحب نظران صورت پذیرفته است.
از آنجا که شبهات و اتهامات مطرح شده از جانب دشمنان و اسلام ستیزان در باب خشونت آمیز بودن اسلام و قرآن در موارد مختلفی ارائه شده است سعی نموده ایم در این تحقیق ضمن بحثی پیرامون معنای خشونت و اقسام و جایگاه آن در قرآن ، شبهات مطرح شده را به صورت فصل های جداگانه ای بیان نموده و پاسخ آنرا با استفاده از آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) و دیدگاه بزرگان دینی ارائه نمائیم. به طور کلی سازماندهی پایان نامه در پنج فصل به شرح ذیل می باشد:
فصل اول : کلیات تحقیق و مفهوم شناسی
فصل دوم : جایگاه و اقسام و موجبات خشونت از دیدگاه قرآن
فصل سوم : اتهام به خشونت طلبی با تمسک به احکام اجتماعی و جزایی در اسلام و قرآن و نقد آن
فصل چهارم : اتهام به خشونت طلبی با تمسک به جهاد و وجود مقررات خاص نسبت به اقلیت ها و نقد آن
فصل پنجم : اتهام به خشونت طلبی با تمسک به سیره و رفتار پیامبر و عملکرد بعضی از مسلمانان و نقد آن
بخش دوم : مفهوم شناسی
در هر بحثی، ضرورت پرداختن به مفاهیم مورد اختلاف کاملاً روشن است. شفّاف سازی مفاهیم به کار رفته از یک سو، موجب کاهش بسیاری از اختلافات در این رابطه خواهد شد و از سوی دیگر، زمینه ای برای ارائه پاسخ روشن به سؤالات مزبور را فراهم خواهد کرد.
خشونت، کاربردهای لغوی ، ادبی ، اجتماعی و حقوقی گوناگونی دارد.
خشونت از ماده «خشن» به معنای تندی در برابر نرمی و نیز به معنای زبری در برابر صاف و هموار بودن است.[1] امیرالمؤمنین (ع ) راجع به حضرت عیسی (ع ) فرموده است :
«فَلَقَدْ کان َ یَتَوَسَّدُ الْحَجَرَ وَ یَلْبَس ُ الْخَشِن َ» ، « حضرت عیسی (ع ) بر سنگ سر می نهاد و جامه زبر می پوشید.» [2]
در مجمع البحرین درباره واژه خشن آمده است : «الخشونة ضد النعومة و هی کیفیة تحصل عن کون بعض الاجزاء اخفض و بعضها ارفع » خشونت ضد نرمی ، کیفیتی است که از بالا و بلندی اجزاء یک چیز حاصل گردد. [3]
علامه دهخدا در فرهنگ خود آورده است: «خشونت: درشتی و زبری، ضد لینت و نرمی، سختی و تندی و تیزی، سخترویی، خشم، غضب، خشکی. خشونت کردن: درشتی کردن، تندی کردن«[4]
خشونت به تندخویی و منش و کنش سخت گیرانه نیز اطلاق شده است [5] . حضرت علی (ع ) در خطبه معروف «شِقشِقیّه » می فرماید:
«نسبت من به خلافت ، نسبت مدار و محور آسیاب به سنگ آسیاب بود و ابوبکر آسیاب خلافت را از مدارش خارج کرد، این منصب راخود، غصب کرد و بعد از خود نیز آن را به عمر سپرد: (فَصَیَّرها فِی حَوْزَه ٍ خَشْناء، یَغْلُظ ُ کَلِمُها وَ یَخْشُن ُ مَسُّها...)[6]؛ سرانجام اولی حکومت را به راهی دراورد، و به دست کسی سپرد که مجموعه ای از خشونت ، سخت گیری ، اشتباه و پوزش طلبی بود. »
دانشمندان جامعه شناس وحقوقدانان، هر کدام تعریف جدا گانهای از خشونت داشته و تعریف جامعی از این واژه ارائه نشده است.
آلن پرفیت درباره خشونت می نویسد : زور ، قدرت بی طرفی است که می تواند برای وصول به هر هدف مورد استفاده قرار گیرد ، در حالی که خشونت فقط قواعد و مقررات مورد قبول جامعه را طرف حمله قرار می دهند. به عبارت دیگر ، درست است که لازمه خشونت توسل به زور و جبر است اما هر زور و قدرتی را نمی توان خشونت نامید. [7]
وانیر ، زان و ساجی خشونت را چنین تعریف کرده اند:
کاربرد نیروی فیزیکی یا تهدید به کاربرد آن به نحوی که بتواند لطمات جسمی یا معنوی بر شخص یا اشخاص وارد آورد، در این موراد ، خواست و رضایت فرد و افراد دیگر یا ملاک نیست و یا اینکه این عمل علی رغم میل آنان به منصه ظهور می رسد. [8]
گاه خشونت به معنای قاطعیت و عدم چشم پوشی از خلاف و خطای متهمان و مجرمان به کار می رود، این کاربرد در مقابل رفتارسهل انگارانه مجریان قانون که باعث مخدوش شدن ابّهت و اعتبارمقررات می گردد، اطلاق می شود. خشونت به این مفهوم در حوزه حقوق و قانونگذاری و اعمال قانون به کار می رود. [9]
کاربرد دیگر واژه خشونت، «هر حمله غیرقانونی به آزادی هایی است که جامعه رسماً یا ضمناً برای افراد خود قائل گردیده ».[10]
در تعریف دیگر، خشونت یعنی: «هرگونه تهاجم فیزیکی بر هستی انسان که با انگیزه وارد آوردن آسیب، رنج و یا لطمه زدن همراه باشد».[11]
این تعاریف از جهاتی قابل تأمل است:
1) در این تعاریف تأکید صرف بر تهاجم فیزیکی میشود، در حالی که ممکن است، برخورد و تهاجم به نحو کلامی باشد و چه بسا در برخورد کلامی وجه خشونت قوی تر و مؤثرتر از تهاجم فیزیکی تلقی گردد، در برخورد کلامی آنچه خشونت زاست، الفاظ، اصوات یا امواج صوتی نمی باشد بلکه مفاد کلمات است که مخاطب را آزرده خاطر می سازد.
2) با توجه به لفظ تهاجم، به نظر می رسد که خشونت تنها شامل اعمال غیرمجاز می گردد، در صورتی که نوع مجاز آن را نیز باید در نظر گرفت؛ مانند دفاع مشروع یا مجازات های قانونی مجرمین. در هیچ یک از این خشونت ها، مفهوم تهاجم صدق نمی کند؛ زیرا در دفاع مشروع، تهاجم از جانب طرف مقابل است و اقدام مجاز فرد مورد تهاجم، نوعی دفاع جهت خنثی کردن اثر تجاوز است. در هر صورت کلمه تهاجم در برگیرنده تمامی مصادیق خشونت های مجاز نمی باشد[12].
3) تهاجم علیه حقوق، آزادی، اعتبار و حیثیت افراد به هر وسیله ای که باشد، نمی توان آن را تهاجم فیزیکی نامید، هرچند اطلاق خشونت به این امور غیرقابل تردید است. نکته دیگر اینکه اگر خشونت اقدام غیرقانونی بر خلاف آزادی باشد ، این تعریف همراه با دور، و تهی از هرگونه معرفت و آگاهی بخشی نسبت به شناخت خشونت خواهد بود. [13]
4) خشونت به همگان (همه گروه ها) را نمی توان به اعمال و اقداماتی خاص نسبت داد، زیرا مقوله مورد بحث، امری نسبی است؛ چنانچه برخورد تند نسبت به باورها و معتقدات شخص و همچنین توهین به مقدسات افراد می تواند از مصادیق بارز خشونت باشد و نظریه اختلافی که بین عقاید طرفداران مکاتب وجود دارد، اعمال خشونت آمیز نسبت به افراد یا گروه های مختلف یکسان نخواهد بود[14].
5) این گروه از تعریف ها را نمی توان تعریف جامع و نهایی از خشونت به شمار آورد، زیرا محدود ساختن خشونت به تهاجم و یا کاربست نیروی فیزیکی خشونت های روانی و معنوی را در بر نمی گیرد.
برخی خشونت را خلاف نرم (norm ) معنی کرده اند و معتقدند خشونت دارای مفهوم فلسفی است و این کلمه را در فلسفه قسّر معنی می کنند. لذا قسّر یا خشونت امری است که ضد مجرا و سیر طبیعی باشد و در آن عنصری از غضب و خشم نهفته است. به دیگر سخن خشونت یعنی«هرگونه اقدامی که برخلاف طبع آدمیان انجام می گیرد»[15]. این تعریف نیز خالی از اشکال نمی باشد، زیرا کلمه طبع واژه ای مبهم است و مشخص نیست منظور از طبع، غرائز است یا فطریات یا اعم از آن ها؛ در این صورت چه بسا اقداماتی باشند که با طبع آدمیان سازگار نباشند اما نمی توان آن ها را اعمال خشونت آمیز تلقی کرد، مانند عمل جراحی روی بیمار یا خوراندن داروهای تلخ به وی[16].
برخی نیز معنای اصطلاحی خشونت را اینگونه بیان نموده اند، که می توان این تعریف را نسبت به تعاریف گذشته جامعتر دانست.
«اقدام علیه جسم، جان، شرف، مال، حقوق فطری، طبیعی، اجتماعی و معنوی فرد، افراد، هویت ها و هنجارهای اجتماعی». [17]
واژه اقدام در این تعریف شامل اقدام فیزیکی چون قتل، ضرب، جرح، غارت، دزدی و نیز اقدام های معنوی مانند تهدید، توهین، بهتان، سخریه و… می گردد؛ از آنجا که این تعریف، گونه های متنوع خشونت فردی، گروهی، سیاسی، روانی، اقتصادی و فرهنگی را در قلمرو خویش جای می دهد، لذا می توان این تعریف از خشونت را نزدیک ترین تعریف خشونت با آموزه های قرآنی و نگرش دینی نسبت به خشونت دانست؛ چه قرآن، شمار وسیعی از رفتارها را در قلمرو خشونت قرار می دهد. رفتارهایی چون، قتل، ضرب و جرح، سرقت، زنا، رباخواری، تمسخر، استهزا، افترا و غیبت، بخشی از رفتارهای خشونت آمیزی هستند که قرآن از آنها یاد کرده است.
در قرآن کریم کلمات «غلظت» ، «شدت» ، « فظ» و « ظلم » که مترادف با خشونت هستند به کار رفته اند. این واژه ها به معنی درشتی، تندخویی، صلابت و سختی هستند و در مقابل واژه رقت به معنی نرمی و مهربانی به کار میرود.
واژه غلظت آن گونه که اهل لغت گفته اند، به معناى: خشونت، شدّت، درشت شدن، درشتى و تندخویى است و در مقابل رقّت به کار مى رود. [18]
در کاربردهاى قرآنى واژه غلظت ـ همان گونه که مفسّرین بیان کرده اند ـ به معناى لغوى خود به کار رفته است:
در سوره توبه آیه 123 می خوانیم : (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِین)؛ « اى کسانى که ایمان آوردهاید! با کافرانى که به شما نزدیکترند، پیکار کنید! (و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند!) آنها باید در شما شدّت و خشونت (و قدرت) احساس کنند و بدانید خداوند با پرهیزگاران است».
در تفسیر مجمع البیان درباره عبارت «وَ لْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً» آمده است که «و باید آنها در شما درشتى ببینند» . و معناى آیه این است که اینان باید خلاف نرمش و رقت را که همان خشونت و سختگیرى است از شما احساس کنند تا جلوگیر و مانع آنها گردد.[19]
علامه طباطبایی در ذیل همین آیه میفرماید: معناى« غلظة» در جمله« وَ لْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً» شدت و سرسختى نشان دادن بخاطر خداست، و معنایش این نیست که با کفار خشونت و سنگدلى و بد اخلاقى و قساوت قلب و جفا و بى مهرى نشان دهید، زیرا این معنا با هیچ یک از اصول دین اسلام سازگار نیست، و معارف اسلامى همه آن را مذمت و تقبیح کردهاند.[20]
همچنین خداوند در سوره توبه، آیه 73 و سوره تحریم، آیه 9 میفرماید: (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ).
در این آیه دستور به شدت عمل در برابر کفار و منافقان داده و مىگوید: اى پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن. «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقِینَ»و در برابر آنها روش سخت و خشنى در پیشگیر «وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ».
و چه بسا جمله « وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ» در دنبال جمله «جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقِینَ» شاهد بر این معنا باشد که مقصود از جهاد غلظت و خشونت است.[21]
در تفسیر مجمع البیان آمده : «وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ» یعنى سخن درشت و سخت بدانها بگو و با آنها مدارا نکن.[22]
واژه شدّت نیز به معناى: غلظت، صلابت و سختى است[23]، و در مقابل
[1]- ابن منظور ، لسان العرب ، بیروت ، دارالاحیاء التراث العربی ، چاپ اول ، 1416هـ ، ج 13 ، ص 140
[2]- سید رضی ، نهج البلاغه ، ترجمه محمد دشتی ، قم ، انتشارات جام جوان ، اول ، 1380 ، خطبه 160 ، ص 300
[3]- طریحی ، فخر الدین ، مجمع البحرین ، تهران ، کتابفروشی مرتضوی ، 1375، ج 6 ،ص 243
[4]- دهخدا ، محمد ، لغت نامه دهخدا، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ دوم ، 1377، ص 9797 و 9832
[5]- رشاد ، علی اکبر ، آسیب شناسی ادبیات معاصر با درنگی در باب خشونت و مدارا ، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر ، ص 8
[6]- سید رضی ، همان ، خطبه 3 ، ص 47
[7]- آلن پرفیت ، پاسخ هایی به خشونت ، ترجمه مرتضی حسنی ، تهران ، چاپ احمدی ، 1378 ، ص 28
[8]- آنتونی ارپی آستر ، خشونت و جامعه ، به اهتمام اصغر افتخاری ، تهران ، نشر سفیر ، 1379 ، ص 46
[9]- رشاد ، علی اکبر ، خشونت و مدارا ، کتاب نقد ، شماره 15/14 ، بهار و تابستان 1379 ، ص 393
[10]- فکوهی ، ناصر ، خشونت سیاسی ، تهران ، نشر قطره ، 1378 ، ص 2
[11]- افتخاری ، اصغر ، مجموعه مقالات خشونت و جامعه ، تهران ، نشر سفیر، 1379، ص ۱۷
[12]- تربتی نژاد ، حسن ، اسلام و خشونت ، قم ، انتشارات حرم ، چاپ اول ، 1382 ، ص 33
[13]- هاشمی ، سید حسین ، ماهیت و ابعاد خشونت د رچشم انداز قرآن ، نشریه پژوهش های قرآنی ، شماره 37 و 38 ، بهار و تابستان 1383 ، ص 193 و 194
[14]- هزاوه ای ، محمد رضا ، معناشناسی خشونت ، نشریه مطالعات راهبردی زنان ، شماره 23 ، بهار 1383 ، ص 16
[15]- سروش ، عبدالکریم ، دیانت ، مدارا و خشونت ، ماهنامه کیان ، شماره 45 ، بهمن و اسفند 1377، ص 20
[16]- تربتی نژاد ، همان ، ص 36
[17]- میرخلیلی، سید محمود، خشونت و مجازات، کتاب نقد، ش14و15، بهار و تابستان 1379 ، ص 127
[18]- ر. ک: راغب اصفهانی ، همان ، ص 612 و قرشی ، سید علی اکبر ، قاموس قرآن ، تهران ، دارالکتب الاسلامیه ، 1371 ، ج 5 ،ص 114
[19]- طبرسی ، فضل بن حسن ، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه مترجمان ، تهران ، انتشارات فراهانی ، 1360، ج 11 ، ص 243
[20]- طباطبایی ، محمد حسین ، المیزان فی تفسیر القرآن ، ترجمه سید محمد باقر همدانی ، قم ، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه ، 1374، ج 9 ، ص 550
[21]- مکارم شیرازی ، ناصر ، تفسیر نمونه ، تهران ، دارالکتب الاسلامیه ، 1374، ج 8 ، ص 41
[22]- طبرسی ، همان ، ج 11 ، ص 155
[23]- راغب اصفهانی ، همان ، ص 447