فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات تحقیق
مقدمه. 2
بیان مسئله. 4
اهداف تحقیق.. 5
اهمیت و ضرورت تحقیق.. 6
سؤال تحقیق.. 8
فرضیههای تحقیق.. 9
تعاریف و اصطلاحات... 10
روش تحقیق.. 11
قلمرو تحقیق.. 11
جامعه تحقیق.. 12
محدودیتهای تحقیق.. 12
فصل دوم:ادبیات نظری تحقیق
مقدمه. 14
2-1 ) گفتار اول : بانک.... 16
2-1-1 ) مؤسسه ها یا نهادهای مالی.. 16
2-1-2 ) مؤسسه های واسطه ای مالی « بانکی »17
2-1-3 ) بانک تجاری.. 20
2-1-4 ) وظایف و عملیات بانک تجاری.. 20
2-1-5 ) اعطای تسهیلات در بانک های داخلی.. 21
2-1-6 ) آشنایی با بانک تجارت... 25
2-2 ) گفتار دوم : اعتبار سنجی.. 27
|
2-2-1 ) تعریف ریسک.... 27
2-2-2 ) زمینه های بروز ریسک در بانکها28
2-2-3 ) سازمانهای بین المللی مرتبط با مدیریت ریسک.... 30
2-2-4 ) مدیریت ریسک اعتباری.. 33
2-2-5 ) اعتبار سنجی.. 36
2-2-6 ) امتیاز دهی اعتباری.. 37
2-2-7 ) مؤسسات رتبه بندی ( خارجی ) و رتبه بندی داخلی بانک.... 39
2-2-8 ) معیارهای مورد استفاده برای بررسی و امتیاز دهی اعتباری.. 40
2-2-8-1 ) معیار ( LAPP )40
2-2-8-2 ) معیار p 5 41
2-2-8-3 ) معیار C 5. 43
2-2-9 ) روش شناسی برخی سیستم ها و مدلهای امتیاز دهی اعتباری 49
2-3 ) گفتار سوم : پیشینه پژوهش 51
2-3-1 ) سابقه تحقیق در داخل کشور 51
2-3-2 ) سابقه تحقیق در خارج کشور 54
فصل سوم: روش شناسی پژوهشی
مقدمه. 57
جامعه آماری.. 57
گروه نمونه و روش محاسبه حجم آن. 57
ابزار جمع آوری داده ها:58
روش تحقیق.. 58
روایی و پایایی پرسشنامه. 59
روش تجزیه و تحلیل.. 60
|
فصل چهار: تجزیه وتحلیل داده ها
فصل پنجم: نتیجه گیری از داده های پژوهش
الف)بررسی عامل شخصیت مشتریان. 106
ب)بررسی عامل ظرفیت در آمدی مشتریان. 107
ج)بررسی عامل سرمایه مشتریان. 109
د)بررسی عامل وثاق مشتریان. 110
ه)بررسی شرایط عامل بیرونی شغل مشتریان. 111
و)بررسی عامل شرایط ضوابط اعطاء تسهیلات مشتریان. 113
نتیجه پژوهش... 115
منابع. 119
مؤسسات اعتباری که بانکها رکن اساسی آن شناخته میشوند، برای در اختیار قرار دادن انواع تسهیلات اعطایی به مشتریان خود نیاز به انجام بررسیهای کاملی به منظور شناخت متقاضیان از ابعاد کیفی و کمّی میباشند و به طور عام این بررسیها را «ارزیابی اعتباری» میگویند.
بنابراین، ارزیابی اعتباری یعنی سنجیدن ظرفیت افراد در اعطای تسهیلات، که شامل سنجش توانایی مدیریت، موضوع استفاده از تسهیلات، به کارگیری صحیح آن، سودآوری، میزان نیاز به منابع، نحوه بازگشت منابع و ارزیابی ریسک مشتری و... میباشد.
شاخصهای تعیین کننده ظرفیت منابع مالی مورد نیاز یک واحد اقتصادی (نیازهای مالی کوتاه مدت یا بلندمدت) در بخشهای اقتصادی معمولاً میزان و نحوه فعالیت، حجم خرید و فروش، هزینهها و تعهدات جاری و... از ابعاد کوتاهمدت و استراتژیها و اهداف بلندمدت به منظور گسترش فعالیتها و کسب سهم بیشتری از بازار میباشد.
بنابراین، مؤسسات به منظور دستیابی با اهداف و استراتژیهای تعیین شده، ممکن است که با محدودیت امکانات مالی مواجه شوند و در نتیجه برای تأمین آن، به مؤسسات تأمین مالی- از جمله بانکها- مراجعه نمایند.
لذا بانکها برای اجابت صحیح و منطقی درخواست متقاضیان باید ضمن رعایت سیاستها و برنامههایی که در سطح ملی و منطقهای مطرح میباشند، برای تأمین کمبود مالی واحدهای اقتصادی در هر یک از بخشهای اقتصادی شامل بازرگانی، تولیدی، خدمات مسکن و ساختمان و حتی افراد عادی، مبادرت به بررسی و برآورد نیاز متقاضی در ارتباط با کسری منابع مورد نیاز آنها نمایند و شیوه در اختیار گذاردن تسهیلات، نحوه و امکانات بازگشت منابع، نوع تسهیلات، مدت آن و... را مشخص کنند و علاوه بر آن در خصوص مخاطرات مترتب بر آن (ریسک مشتری) مطالعاتی را به عمل آورند.
مجموع این بررسیها بایستی به سؤالهای ذیل پاسخ دهد:
الف) آیا مشتری به تعهدات خود عمل خواهد کرد؟
ب) آیا اعطای این تسهیلات، سودآوری لازم را برای بانک به دنبال خواهد داشت؟
ج) آیا منابع درخواستی، متناسب با نیاز متقاضی میباشد؟
د) بهترین روش یا نوع اعطای تسهیلات کدام است؟
حیطه وسیع عملکرد بانکها و مؤسسات تأمین مالی در جذب عظیم منابع و بکارگیری آن در بخشهای مختلف اقتصادی، در شرایط متفاوت و مواجهه آنها با عوامل مختلف: اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و معاملات با خارج توسط ارزهای مختلف و بوجود آمدن تعهدات در زمینههای ارزی و غیره. همگی اقتضا میکند که ریسک از ابعاد مختلف و با عنایت به انواع عملیات بانکی و درجه اهمیت آنها، مورد نگرش و بررسی قرار گیرد و در هر مورد عوامل مؤثر شناسایی شوند.
بانکها و مؤسسات تأمین مالی با ریسکهای زیادی، از جمله ریسک اعتباری، ریسک نقدینگی، ریسک ارزی، ریسک بازدهی تسهیلات، ریسک از دست دادن سپردهگذاران، ریسک بازرسی و... مواجه میباشند. ریسک اعتباری از ابعاد تخصیص منابع، مهمترین ریسکی است که متوجه میباشد. نخست اینکه تسهیلات اعطایی رقم عمده و بسیار متنوع از داراییهای بانک را تشکیل میدهد و در ثانی عوامل خارجی در آن بسیار دخیل است.
در سالهای اخیر با شکلگیری سازمانهای جهانی همچون کمیته بال، ریسک و مدیریت آن اهمیتی جهانی یافته است. از این روست که به کار بردن استانداردهای توصیه شده از سوی این نهاد به طور عمده به معنای فراهم آوردن الزامات اولیه برای مدیریت اصولی ریسک و ایجاد مزایای قابل رقابت در بازارهای جهانی است. از سوی دیگر دگرگونیهای پیاپی عوامل محیطی، شرایط اقتصادی، ویژگیهای خاص بخش بانکداری کشور همچون دولتی بودن و در پی آن اعمال انواع محدودیتها و تکالیف بر آنها، موضوع بومیسازی این الزامات و بکارگیری آنها را از اهمیت شایانی برخوردار میکند. اهمیت این موضوع تا آنجا است که بیشتر کشورهای جهان مشغول فراهم سازی بسترهای لازم برای پیاده کردن ضوابط و توصیههای کمیته بال میباشند.
در کشور ما تصمیمگیرندگان و اعطاءکنندگان تسهیلات در بانکها، با حجم وسیعی از درخواستهای اعتباری (بخصوص در سالهای اخیر) مواجه میباشند و به منظور بررسی و اجابت درخواستهای مذکور و ارزیابی مشتریان اعتباری از روشهای سنتی و فعلی که عمدتاً ذهنی بوده و مبتنی بر قضاوتهای شخصی و تجربی میباشند استفاده مینمایند. از این رو نه تنها امکان بررسی دقیق تمام عوامل و شاخصهای اعتباری و تعیین میزان ریسک اعتباری مشتریان وجود ندارد، بلکه شواهد عینی نشان میدهند که استفاده از این روشها میتواند منجر به اخذ تصمیمات نادرست گردیده و موجبات افزایش روز افزون مطالبات بانک را فراهم آورد.
بنابراین لازم است بانکها متوسل به راههایی شوند که بتوانند از میان انبوه متقاضیان تسهیلات اعتباری تنها اشخاصی را انتخاب کنند که مطمئن از بازپرداخت دیون خود در موعد مقرر میباشند. لذا برای تشخیص مشتریانی که در موعد مقرر نسبت به بازپرداخت دیون خود اقدام مینمایند بایستی به ارزیابی اعتباری و ظرفیت سنجی آنان پرداخت.
اتخاذ تصمیم در خصوص اعطای تسهیلات مالی به اشخاص حقیقی و حقوقی مستلزم تحلیل اطلاعات در دسترس از منابع اطلاعاتی میباشد تا علاوه بر محیط پیرامون مشتریان، سرمایه، ظرفیت درآمدی، وثایق، شخصیت و وضعیت مالی آنان را مورد بررسی قرار داد.
لذا در این تحقیق سعی شده است با جمعآوری و جمعبندی نظرات تصمیمگیرندگان و اعطاءکنندگان تسهیلات در بانکهای تجارت و کشاورزی قم علاوه بر کمک به تصمیمگیرندگان و اعطاءکنندگان تسهیلات به توان به اهداف ذیل دست یافت:
1. کاهش ریسک اعتباری مشتریان بانک و به تبع آن استفاده مطلوب از منابع و تسهیلات بانک
2. جلوگیری از ایجاد مطالبات معوق
3. یکسانسازی تصمیمگیریها و جلوگیری از اعمال نظرات شخصی و تجربی تصمیمگیرندگان اعتباری
مدیریت ریسک به عنوان یکی از جدیدترین شاخههای دانش مدیریت است که پایههایش بر نقش مدیریت در حفاظت سازمان در برابر تهدیداتی همچون زیانهای مالی، مسئولیت و نیروی انسانی استوار است، نقشی که از نظر «هنری فایول»[1]یکی از وظایفی است که به عنوان وظیفه ایمنی مطرح میشود. ضرورت حفاظت از اموال و داراییهای ارزشمند سازمانها در دنیای پیچیده و به سرعت در حال دگرگونی امروز بر اهمیت این شاخه نوین از دانش مدیریتی میافزاید، تا آنجا که امروزه کمتر سازمانی را در دنیای پیشرفته میتوان یافت که از این ابزار مدیریتی در ساختار سازمانی خود بیبهره باشد.
با توجه به اینکه در فعالیتهای مالی، سود بیشتر با ریسک بیشتری آمیخته است. در این شرایط بانک ملزم خواهد بود با یک نگاه همزمان به دو مقوله سود و ریسک، پرتفوی اعتباری خود را به گونهای بچیند که ضمن پذیرش ریسک معقول، فرآیند اعطای تسهیلات خود را با سودآوری مناسب همراه سازد.
طراحی چنین پرتفویی مستلزم ایجاد توازن مطلوب بین توان ریسکپذیری و سود مورد انتظار بانک است. بدیهی است در این شرایط وجود سیستم ارزیابی و ظرفیت سنجی اعتباری مشتریان برای ایجاد چنین توازنی بین ریسک و سود ضروری است. بدون تعبیر چنین سیستمی، شکلگیری یک پرتفوی کارآمد که به شکلی بهینه تأمین کننده منافع بانک باشد میسر نخواهد شد.
[1]. Henri fayol
|